English
|
28 Amordad 1953:
What It Meant Then
and
What It Means Now
By Ardeshir Zahedi
Please Click here to read in English
مصاحبه مطبوعاتی شاهنشاه آریامهر درباره رستاخیز ملت ایران در ۲۸ امرداد ماه ۱۳۳۲ و
دستآوردهای پانزده سال انقلاب شاه و مردم ۲۶ امرداد ۲۵۳۷ شاهنشاهی
متن کامل مصاحبه
شاهنشاه آریامهر با نمایندگان رسانههای گروهی ایران شاهنشاه آریامهر روز پنجشنبه
گذشته (پریروز) نمایندگان وسایل ارتباط جمعی را در کاخ سعدآباد به حضور پذیرفتند و
به پرسشهای آنان پاسخ گفتند. شاهنشاه آریامهر در آغاز این جلسه فرمودند:
قبل از هر
چیز از این موقعیت استفاده میکنم که راجع به بیست و هشتم امرداد صحبتهای سالیانه
خودم را انجام دهم. قبل از هر چیز درود به روان شهدای بیست و هشتم امرداد که اگر
این فداکاری را آن روز نمیکردند، امروز برای همه روشن هست که ما چی بودیم. ولی چون
اطلاعات و وقایع نزد من محفوظ است، لازم است که چند چیز را گوشزد بکنم. دولت عاجز
وقت که عملاً با تودهایها در هر جبههای همکاری میکرد روز بیست و پنجم امرداد که
بر خلاف تمام اصول قانون اساسی ایران شروع به یاغیگری کرد و بطور واضحی ائتلاف
آنها با تودهایها روشن شد.
اتفاقاً من تابستان آن سال در سعدآباد زندگی میکردم
خبرهایی که میرسید، حکایت از نقشههایی میکرد که توسط تودهایها، کمونیستها طرح
شده بود. برای حفظ این محل چهار تانک مأمور شده بود که حتماً قبل از وقایع بیست و
پنجم امرداد تانکها برای حظ مقر آن دولت یاغی منتقل شدند. من خودم شخصاً در
کلاردشت بودم و از دور ناظر جریانات. همانطوری که در کتاب مأموریت برای وطنم
نوشتهام، پس از تفکر زیاد آن موقع نقشهای کشیدیم که اگر فرمان قانونی پادشاه
مشروطه ایران را دولت وقت اجرا نکند با ترک کشور مردم ایران را مختار به اتخاذ رویه
مطابق میلشان بکنیم. آن موقع شاید غیر از این چارهای نبود. یک عده میگفتند که چرا
اینقدر صبر کردید، چرا قبلاً عمل نکردید ولی شاید جریانات آن زمان غیر از این اجازه
نمیداد
. ملت ایران هم انتخاب خودش را کرد و با قیام مردم و پیوستن به قوای مسلح،
آن بساط را بر هم زد. در بیست و پنجم امرداد ۲۵۱۲ یا ۱۳۳۲ تعداد افسرهای تودهای و
کمونیست ارتش ایران به ظاهر ۱۱۰ نفر بود، بعد که حکومت قانونی دو مرتبه برقرار شد و
دسترسی پیدا کردیم به اسناد و مدارک تشکیلات نظامی حزب توده، این اطلاع کشف شد که
تعداد آنها در آن روز به ۶۴۰ نفر میرسید. کما اینکه از همان نوشتجات اطلاع به دست
آمد که نقشه آنها این بود که دو هفته بعد خود آنها آن دولت پوشالی را سرنگون
میکردند و اگر مردم قیام نمیکردند، آن روز ایران، ایرانستان میشد، کما اینکه
امروز هم نقشه همین است.
ما باز اطلاعات زیادی داریم که بین خیلی از تظاهر کنندگان
قبلاً تراکتهایی منتشر میشود با دستورهای صریح که هر کس چکار بکند. دستورات تمام
مارکسیستی و کمونیستی است ولی همانطور که در مشهد گفتند در موقع زیارت مرقد مطهر
حضرت رضا (ع) این دفعه دیگر آن دفعه نیست. این دفعه من و میهن پرستان و نیروهای
مسلح این مملکت اجازه چنین کاری را نخواهیم داد. مقصود پر واضح است برای اینکه
ایرانستان بشود، اساس، بر هم زدن و از بین بردن ارتش شاهنشاهی و نیروهای مسلح است.
قبل از بیست و هشتم امرداد ۲۵۱۲ تا بحال نیروهای مسلح ایران که تقریباً فاقد
تجهیزات بودند و اگر بخواهم ارقام را بگویم قیاسش درست مثل قیاس چند رقمی است که در
صحبتهایی که به مناسبت سالروز مشروطیت ایران کردم به همان اندازه برای شما تعجب
آور خواهد بود. امروز ارتش نیرومندی داریم. ۵ سال دیگر ارتش ایران در حدود خودش
برای یک مملکت چهل میلیونی یکی از ارتشهای مهم دنیا خواهد بود. با این دستگاه پر
از عواطف میهنی و پر از عشق میهنی شوخی نمیشود کرد. با وجود این ارتش، ایرانستان
درست نمیشود. خیلی هم خلاصه به شما بگویم، قیام ۲۸ امرداد به من اجازه به چیزهایی
را داد یکی، همانطور که می دانید ملی کردن به تمام معنی کلمه صنعت نفت ایران کما
اینکه این صنعت به دست ایرانی و با دستور ایرانی به مرحلهای رسیده است که فکر
میکنم زبانزد خاص و عام در خارج از ایران که هیچی در داخل ایران نیز به اهمیت آن
پی بردهاند.
حالا درآمدها به کجا رسیده و سطح زندگی مردم از چی به کجا رسیده
اینها را میدانید تکرار نمیکنم.
دو مطلب است فقط گوشزد میکنم به اینکه آثار
استعماری که در مملکت ما موجود بود یکی همین موضوع نفت بود که این دستگاه رسید به
جایی که پیشنهاد فروش با پنجاه درصد تخفیف نفت کرد که باز این مطلب تکراری است ولی
باید گفت نتیجه اش مآلاً از قرارداد (گلشائیان) از لحاظ مالی بدتر بود. بعد چون
خرید نفت در جاهای دیگر برای کمپانیها راحت تر بود این است که مجبور شدند در
چاههای نفت ایران را ببندند و برای دادن مواجب کارکنان شرکت نفت ایران همانهایی
که با چاپ انتشار اسکناس با پشتوانه طلا مخالفت میکردند هم آنها سیصد میلیون
تومان آن روز برای پرداخت حقوق بدون پشتوانه اسکناس چاپ کردند این آثار استعماری را
ما به این طریقی که میبینید به بهترین وجهی که حتی دشمن اذعان دارد حل کردیم. یک
آثار دیگر استعماری قرارداد تحمیلی قسطنطنیه بود که آن زمان انگلیسها و دیگران و
بعد انگلیسها تنها وارث استعمار خودشان در عراق تحمیل کردند که شط العرب (اروند رود) یک پارچه
مسئولیتش به عهده آن طرف است آن طرف هم که دست انگلیسها بود.
پدرم سعی کرد که کاری
بکند ولی خوب زورش نمیرسید. توانست جلوی آبادان و خرمشهر آبهای ایران را تا نصف
رودخانه برساند ولی مابقی اروند رود یکپارچه روی به اصطلاح آن قرارداد در تحت اختیار
طرف دیگر بود. که بالاخره در الجزیره با حسن تفاهم کامل با جناب صدام حسین که دیگر
فکر میکنم هم من و هم ایشان در این جا سیاستمداری خود را نشان دادیم و مآلاً به
ذکر اینکه دو مملکت همسایه باید با دوستی و صفا زندگی بکند و آثار استعمار از بین
برود، قبول شد که رژیم اروند رود مثل هر رودخانه مرزی دیگر در دنیا یا بر روی خط
منصف است یا عمیق ترین مسیر.
یک آثار دیگر استعماری اینکه توانستیم انجام بدهیم
برگشت دو جزیره از ایران جدا شده باز زمان استعمار انگلیس است. خوب اگر بیست و هشتم
امرداد نمیشد، این اتفاقات هم نمیافتاد. ایران ایرانستانی امروز چی بود دو سئوال
است استقلال ما کجا بود؟ دین ما کجا بود؟ جوابش گمان میکنم برای شما روشن باشد.
آنهایی که در جستجوی ارقام هستند به آسانی میتوانند دنبال ارقام و مقایسه هم
باشند که در بیست و پنجم و بیست و هشتم امرداد ۲۵۱۲ چه بودیم چه داشتیم و امروز چه
هستیم و چه خواهیم داشت. ما به شما نوید و وعده تمدن بزرگ با جزئیاتش را میدهیم و
دیگران فکر میکنم که به شما وعده وحشت بزرگ بدهند. مقایسهاش با ملت ایران است.
منتها باز هم تکرار میکنم تا من و میهن پرستان و قوای مسلح این مملکت هستیم این
کار عملی نخواهد شد. حالا میل دارم اگر آقایان سئوالی داشته باشند سئوال بکنید من
هم به نوبه خود به آن سئوالها جواب میدهم.
حوادث اخیر غلامحسین صالح یار سردبیر
روزنامه اطلاعات: همانطور که اعلیحضرت استحضار دارند، اخیراً در سخنرانیهای مذهبی
که میشود و در مطالبی که در مساجد عنوان میشود انتقاداتی از دولت میشود. با توجه
به اینکه ایران مرکز تشیع است و شاهنشاهی ایران بطور طبیعی پاسدار مذهب تشیع است و
از طرف دیگر همیشه بین روحانیت و دولت روابط خوبی وجود داشته، آیا با توجه به این
حملاتی که اخیراً از طرف روحانیون میشود میخواستم بدانم که سوء تفاهماتی بین دولت
بوجود آمده با روحانیون و اگر این سوء تفاهمات بوجود آمده آیا اقدامی در رفع این
سوء تفاهمات شده یا نه؟ سئوال دیگرم این است در مورد حوادث اخیر دو نوع اظهار نظر
میشود، یک اظهار نظر این است که این حوادث را جمعی خرابکار و گروه مارکسیستهای
اسلامی براه انداختهاند اظهار دیگر حتی یک جناح از حزب رستاخیز پشت سرش هست معتقد
است که حوادث به این وسعت نمیتواند فقط از طرف چند نفر گروه خرابکار و عناصر
مارکسیست اسلامی براه افتاده باشد. میخواستم بدانم گزارشی که به شرفعرض رسیده
کدام یک از این دو نظر را ثابت میکند؟
شاهنشاه فرمودند: مسلم است که در مواقع ادای
سوگند در بدو پادشاهی خود، به دو چیز سوگند یاد کردهام حالا تقدم و تأخر این جا
مطرح نیست یکی حفظ مذهب شیعه اثناعشری یکی حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران. حالا
اینکه خود من هم مسلمان معتقدی هستم به جای خودش، ولی از لحاظ زمامداری هم این
وظیفه را من دارم و فکر میکنم هیچ مملکتی به اندازه ایران در ادای فرائض دینی آزاد
نیست. و ما نه فقط این کار را تشویق میکنیم بلکه تمام بقاع متبرکهای که یا نیمه
مخروبه بوده یا اینکه احتیاج به تعمیر داشتند، تمام را انجام دادهایم. مشهد مقدس
که آستان حضرت رضا (ع) مقروض بود، امروز یکی از مفاخر اسلام شده. همین شاه چراغ
شیراز که تا چند سال پیش لابد آنهایی که دیدهاند یادشان هست امروز تبدیل به یک
مرکز اسلامی بسیار زیبایی شده و نقشههایی که برای آن جا داریم این است که یکی از
مجموعههای بزرگ اسلام خواهد شد. این است که باید تشخیص داد کسانی که حمله میکنند
کی هستند و از طرف کی. حمله به دولت که تازه مهم نیست ما که صحبت از آزادیهای
سیاسی میکنیم همه نوع آزادیها را در نظر داریم. کما اینکه قبلاً هم گفته بودم ما
آزادی اجتماعات، آزادی گفتار، آزادی نوشتن به محض اینکه مجلس باز بشود لوایحی که به
مجلس خواهیم داد این دو لایحه خواهد بود ولی در هر مملکت متمدن دنیا، آزادی گفتار،
آزادی دروغ و تهمت و افترا نیست.
ناراضیها این مرز شما که رسانههای دسته جمعی
هستید شما باید تشخیص بدهید که این افترا است دروغ است یا صحیح. اگر صحیح بود باید
جوابگویش بود و حساب پس داد اگر دروغ و افترا است که آن هم باید روشن بشود.
شاهنشاه
آریامهر در پاسخ سئوال دوم سردبیر اطلاعات فرمودند: نظریه اول که حتمی است
مارکسیستهای اسلامی که برو برگرد ندارد. تمام نوشتجات و سبکها و تمام چیزهایی که
منتشر میشود یک قدری بخوانید لازم نیست لابلای خطوط بگردید خیلی روشن است ولی حرف
آن جناحی که این حرف را زده آن هم صحیح است. یعنی حتماً بین ۳۵ میلیون جمعیت دو نفر
با خودی یا بیخودی، خیلی اوقات با خودی، ناراضی هم هستند و کدام مملکت در دنیا هست
که در آن ناراضی نباشد. شما میشناسید؟ اگر میشناسید به من هم معرفی بکنید.
خوب
طبیعی است که سعی قوه مجریه و دولت و سایرین همیشه باید این باشد که نارضایتیها را
آن چیزی که هست و آن چیزی که ممکن است از بین ببرند.
امیر طاهری نماینده کیهان
پرسید: شاهنشاه در تجزیه و تحلیلی که فرمودید نشان دادید که ما با دو مسئله روبرو
هستیم. یکی مسئله براندازی خیلی مشخص و یکی هم مسئله نارضایتیهای مردم. بنابراین
احتمالاً دو تا راه حل هم برای این دو مسئله متفاوت لازم خواهیم داشت. ممکن است
شاهنشاه بفرمایند چه پیش بینیها و چه اقداماتی خواهد شد برای حل این دو مسئله جدا؟
شاهنشاه فرمودند: منظور شما همان نقشه است راجع به ایرانستان. اینکه گفتم تا من و
شما که امیدوارم که همه تان وطن پرست هستید و قوای مسلح هست، نمیگذاریم این کار
بشود و فکر میکنم میشود گفت کوچکترین تغییری در ژئوپولیتیک ایران اصلاً ممکن است
که تمام نقشه دنیا را بهم بزند دوم برای از بین بردن نارضایتی، اول تشخیص آن است و
بعد تجهیز برای از بین بردن آن. بعضی نارضایتیها را فوری میشود از بین برد و
بعضیها را طولانی. آنکه فوری است مثلاً حالا همینطوری صحبت میکنم برای مثال ممکن
است صد هزار پرونده گرانفروشی در این مدت برای اصناف درست کردند. شاید این طبقه
ناراضی باشد به این پروندهها اگر دادگستری بخواهد رسیدگی کند شاید بیشتر از ده سال
طول بکشد یک اقدام فوری این است که اتاق اصناف جدید که انتخاب خواهد شد به این
پروندهها رسیدگی کند ولی این هم که شاید سال گذشته است ولی در هر حال یک فکری برای
این پروندهها باید کرد مثلاً قلم بطلانی روی آن کشید ولی به شرطی که بعد همان
گرانفروش سابق به این نتیجه برسد که گرانفروشی بالاخره به نفع خودش هم نیست. به
ضرر خودش است. چون او یک جنس، دو جنس، ده جنس را گران میفروشد. ولی نمی دانم حساب
شم برای احتیاجات جاری مردم چند جنس است. دویست تا سیصد تاست چقدر است؟ باید گران
بخرد پس کورس و مسابقه است که برای تأمین زندگی خودش بر روی قیمتش بکشد. برای اینکه
چیزهای دیگر را که مورد احتیاجش است گرانتر بخرد، یکی موضوع مسکن بود که اصل ۱۸
انقلاب این کار را تمام کرد و حتماً شماها شاهد این هستید که حداقل ۳۵ درصد و در
بعضی نقاط پنجاه درصد قیمت ساختمان و قیمت کرایه پائین آمده، الآن هم که میگویند
تقریباً معاملات زمین نمیشود راکد راکد است.
فرار از کشور یک عده ترسو که یک خورده
سر و صدا شنیدهاند، شنیدهام که دارند خانه هایشان را تند تند میفروشند و از این
مملکت فرار میکنند میروند بیرون این هم باعث این خواهد شد که قیمتها بیاید پایین
و اما عدالت اجتماعی که اساس فلسفه رستاخیز است در دو چیز است یک حقوق بشر. متوجه
باشید یکی از اصول حقوق بشر حق داشتن شغل است که در ایران امروز انقدر کار زیاد
داریم، حتی اهالی خود ایران برای اشتغال تمام مشاغل کافی نیست مجبور شدیم از خارج
آدم بیاورم و حقوقها هم خودتان می دانید در چه پایهای است اگر کسی در این مملکت
کار بکند، میتواند زندگی بکند شاید هم خوب اینکه میگویند هی از دهات میآیند به
شهر برای اینکه درآمد شهر بقدری بالاست که او را جلب میکند. ولی از طرف دیگر یک
مملکت مترقی در دنیا هر چه که من میبینم آن مملکتی است که با حداقل زارع حداکثر
محصول را تولید بکند ولی باید در نظر داشته باشیم آن کسی که در ده باقی میماند
باید سطح درآمد ماهیانه یا سالیانهاش آنقدر باشد که او را در زمین نگهدارد.
ما اول
آمدیم اصلاحات ارضی کردیم به هر کسی که زمین را زراعت میکرد زمین را دادیم به خودش
ولی خوب بعضیها ۲ هکتار سه هکتار، چهار هکتار زمین رسید. با چهار هکتار زمین که
زندگی نمیشود کرد اگر هم سه چهار تا بچه داشته باشد. پس باید یا تعاونی بشود و
مخارج کلی آن را بدهد یا بین همدیگر (به شرطی که از خارج به دهات نیاید) آنقدر خرید
و فروش بکند که باصطلاح پایه یک مزرعه به اندازهای باشد از لحاظ اراضی که درآمدش
کفاف خرج آن خانواده را بدهد.
یکی دیگر صنعتی کردن مملکت است. بخش دولتی مسئول تمام
صنایع سنگین نفت و فولاد و مس معادن بزرگ ذغال و پتروشیمی و چیزهای دیگر است. جزو
عدالت اجتماعی گفتیم حتی مزارع، مراتع و آن مزارعی که سابق به اسم حقیقتاً مرتع
بوده ولی باز میگفتند مزرعه اینها همه ملی میشود. بر اساس عدالت اجتماعی، یعنی
چیزی که خداوند خلق کرده و بشر در آن دخالتی نداشته، این باید مال جامعه باشد و
متعلق به جامعه و مملکت باشد. جنگل ملی شده، مراتع ملی شده، آب ملی شده. اینها جزو
عدالت اجتماعی است.
صنعت که ایجاد میشود و صنعت بخش خصوصی طبیعتاً اگر اینها
استفاده نکنند کسی دنبال صنعت نمیرود اگر استفاده نکنند دنبال صنعت نروند شغل برای
کارگر ایجاد نمیشود. کارگری که بیست درصد در سود کارخانه شریک است همانطور که گفتم
چهار پنج ماه حقوقش میشود در سال و بعد میتواند تا ۲۹ درصد صاحب سهم بشود. این
عدالت اجتماعی در ایران تقریباً بی همتاست. هنوز در ممالک مترقی دنیا این عمومیت
پیدا نکرده. بعضی کارخانجات ممکن است بطور علیحده این کار را کرده باشند ولی قانون
مملکت نیست آن کسی هم که از امنیت مملکت، از صنعت مملکت، از تجارت با هر مواهب دیگر
استفاده میکند برای برقراری عدالت اجتماعی باید مالیات حقه خودش را بپردازد. با
این مالیات حقه البته پسر و یا بچههای خودش هم میتوانند تحصیل مجانی بکنند ولی با
این مالیات حقه تمام اهالی این مملکت میتوانند تحصیلات مجانی بکنند.
فرض کنید یک
خانواده ۵ تا بچه دارد اگر بنا بود که این خرج تحصیل بچههایش را میداد در ماه
چقدر برایش تمام میشد؟ پس اگر از عهده مخارج بر نمیآمد بچههایش را نمیگذاشت
برود مدرسه کما اینکه در این مملکت همینطور هم بود. در روز انقلاب ششم بهمن ۱۳۴۱
شمسی ما ۳ میلیون مدرسه برو داشتیم که تازه یک کارهائی از مرداد ۳۲ تا آن موقع شده
بود امروز نزدیک ده میلیون است. این در واقع با پول کیست؟ ممکن است بفرمائید پول
نفت ولی قضیه پول نفت نیست این پول مالیات است. آنکه بیشتر میبرد باید مالیاتش را
بدهد تا آنکه کمتر دارد بچههایش برایگان تحصیل بکنند. حتی ما چیزی صبح به آنها
میدهیم بخورند. ممکن است عدهای نخورند بریزند دور ولی عدهای میخورند و آمار به
ما نشان میدهد که در بعضی نقاط که هنوز سطح درآمد مردم زیاد نبود و در آن جا به
شاگردها صبحانه میدادند فوراً سطح درسشان رفت بالا نتیجه درس و امتحاناتشان فوراً
بعد از چند ماه رفت بالا یعنی تغذیه تا چه حدی لازم هست؟
حالا بگذریم از اینکه در
کتاب تمدن بزرگ گفتهام که تا وقتی بچه در شکم مادرش است حتی باید مراقب تغذیه مادر
باشیم و تا دو سال اولی که به دنیا میآید باید مراقبش باشیم. این البته جزو تمدن
بزرگ است.
مخالفان و انتخابات
امیر طاهری از کیهان به عرض رساند: شاهنشاه فرمودند:
مخالفان هم میتوانند در انتخابات آینده شرکت بکنند. منتها ما باید بدانیم کدام
مخالفان؟ چون اگر سه اصل رستاخیز باشد که همه قوانین مملکت است حتی انقلاب سفید و
مردم بجز اصل نوزدهم که همه به تصویب پارلمان رسیده بنابراین مخالفین، مخالف چه
چیزی خواهند بود و اگر بخواهند مخالفتشان را اعلام بکنند یک چیزی که روشن است اگر
منظورشان فقط مخالفت در صحبت و اینها هست که قانون اجتماعات با قانون مطبوعات
تکلیف این کار را روشن میکند و آن هم میگویم، مثل ممالک مترقی دنیا خواهد بود ما
آزادی را در آن قسمتها تا این حد خواهیم برد. این است که در آن جا دیگر بحثی نیست
قانون حدود را معین میکند مثل ممالک مترقی دنیا. اگر منظور شما برای انتخاب شدن در
مجلس است وکیلی که انتخاب میشود سوگندی که در مجلس شورای ملی باید ادا بکند چیست؟
متن آن را شما چاپ بکنید من حرفی ندارم.
نماینده کیهان معروض داشت: در حال حاضر
عملاً گروهها و حتی آنهایی که خودشان را حزب مینامند مشغول مالیات هستند و دولت
هم اینها را تحمل میکند. پس میشود گفت که حزب رستاخیز در مقایسه با سه سال پیش
از حالت انحصار خارج شده است.
شاهنشاه فرمودند: حتماً از آن حالت خارج شده است. آن
موقع ما گفتیم حزب فراگیرنده است. یعنی هر کسی میخواهد بیاید حالا میبینیم که با
آن سیاست به اصطلاح درهای باز و آزادیهای حداکثر و صد در صد. دیگر آن انتظار را
نداریم که صد در صد مملکت بیاید توی این حزب نه یک کسی به یک علتی خوشش نمیآید. یک
فکر دیگری دارد او خواهد توانست و الآن هم میتواند ولی بعد مطابق قانون متمدن
دنیای پیشرفته خواهد توانست هر چه که میخواهد یا بگوید یا بنویسد. فراریان از کشور
قائم مقامی مدیر رادیو تهران سئوال خود را چنین معروض داشت: شاهنشاه آریامهر به
شهدای انقلاب ۲۸ امرداد اشاره فرمودند. اینها کدام مردم بودند اینها نظیر
پیشینیان خود بودند که در وقایع نظیر انقلاب مشروطه ایران خون ریختند و شرف و حیثیت
مردم را حفظ کردند. اینها مردم شریفی بودند که مملکت خودشان را گمان میکردند که
دارد از دست میرود، پاسداری میکردند. این مردم بعد به هنگام شکل گرفتن انقلاب
سفید ایران با ایمان و اعتقاد فراوان به انقلاب در کنار برادران کشاورزشان تحت
عنوان کارگر، کارمند، رفتگر، راننده ایستادند و این انقلاب را شکل دادند. اصول شریف
این انقلاب، اصولی سرشار از حقانیت است. اگر واقع اجرا میشد این مردم، مردم خوشبخت
و راضی بودند و نهایتاً دارای دلپذیرترین زندگی ممکن میشدند. شرافت این قوانین
اینطور حکم میکرد گمان بر این است که این مردم امروز آزرده هستند چون حس میکنند
پارهای از گروههای منافق نگذاشتند و نمیگذارند این شریف ترین اصولی که تاکنون
ملت ایران داشته آنطور که باید و شاید اجرا بشود. این گروههای منافق چه کسانی
هستند؟ آن کسانی که امروز شاید سنگرها را خالی میکنند و خانهها را میفروشند. این
شریف ترین کانون زندگی مردم ایران راهی دیارهای دیگر میشوند بدون اینکه بمانند و
پاسخگوی مسئولیت هایشان باشند. کسانی که پوست و خونشان در این مملکت شکل گرفته رفاه
روی گونه فرزندانشان دیده میشود. این گروهها مانع انقلاب ایران بودند و باعث
آزردگی جامعه و مردمی هستند که خون ریختند، برادر از دست دادند، خواهر از دست
دادند. آیا شاهنشاه فکر نمیکنند زمان پاک کردن محیط پاک ایران از وجود ناپاکان
فرار رسیده باشد؟
شاهنشاه فرمودند: کارگر اشاره شما به کسانی است که در دستگاه
دولتی هستند این کار باید بشود حالا چقدر طول میکشد نمی دانم. صحبت از انقلاب
اداری گردید و غیره و غیره. اگر منظور شما کسانی هستند که از موهبتهای این مملکت
استفاده کردهاند و در بخش خصوصی بودهاند نمی دانم ارقامی که میشنوم حقیقتاً یک
قدری ارقام عجیب و غریبی است. خب، چند نفر از اینها رفتهاند و خانواده هایشان را
بردهاند و در جای دیگر زندگی میکنند. این دیگر فکر نمیکنم مسئولیتش با هیچکس
نیست غیر از خودشان و وجدانشان برای اینکه اینها مردمان باصطلاح موظفی نبودند و
کسانی بودند که از این بساط سوء استفاده کردهاند و دین خودشان را هم به مملکت ادا
نمیکنند و راه دیار دیگر را پیش گرفتهاند.
آن قسمت که گفتید برای پاک کردن دو چیز
لازم است یکی پیدا کردن شخص، برای اینکه روی تهمت و افترا که نمیشود کار کرد. پیدا
کردن شخص و سپردن او به دادگستری، دادگستری که باصطلاح مو را از ماست بکشد حالا
کمیسیون شاهنشاهی هست، بازرسی شاهنشاهی هست، کمیسیون ۵ نفره هست، یک عدهای را هم
محکوم بیشتر که البته آنها معترض هستند تمام این چیزها هست ولی جواب شما از لحاظ
کارمندان دولت که هنگام انقلاب بیشتر هستند صحیح است. اینها را باید پیدا کرد چون
مملکت قانون دارد به حکم قانون و حتماً چیزهائی که مثل کمیسیون ۵ نفری تأسیس شده
مردم عادی را فقط با تربیت اخلاقی و نمی دانم شاید شما رسانههای دسته جمعی شما
باید یک قدری بالای منبر بروید موعظه بکنید به مردم بگوئید فقط استفاده از این
مملکت که نیست انسان یک دینی هم به مملکت دارد.
مدیر رادیو تهران سئوال کرد: حداقل
عنوان ایرانی را از اینها باید گرفت.
شاهنشاه فرمودند: خوب آنوقت صحبت از آزادی و
صحبت از حقوق بشر است و میگویند که هر کسی هر انتخاب محل زیست خود آزاد است ما به
کدام ساز (باصطلاح معروف) گوش بدهیم، ساز حقوق بشر، آزادیهای فردی، آزادیهای
اجتماعی یا چیزهای احساساتی وطنی.
زندنیا از روزنامه رستاخیز به عرض رساند: با توجه
به فضای باز سیاسی و اینکه شاهنشاه اشاره فرمودند در همین جلسه جمعیتها و افراد
میتوانند آزادانه و بیرون از رستاخیز فعالیت بکنند، مشارکت سیاسی و اجتماعی داشته
باشند مسئله مفهوم فراگیری رستاخیز مطرح میشود. آیا حزب رستاخیز از نظر شاهنشاه
باز هم یک حزب فراگیر تلقی میشود؟ یا یک حزبی است در کنار جمعیتها و احزاب دیگر؟
اگر حزب فراگیر تلقی نمیشود در آن صورت آیا وجود جناحها به صورت فعلی دیگر در این
حزب ضرورت دارد یا ندارد؟ چون جناحها میتوانند جمعیتهای مستقل سیاسی بشوند اگر
قرار است که در رستاخیز جناحها باشند آنطور که شاهنشاه در دعوت سیزدهم اسفند ۲۵۳۳
فرمودند در آنصورت آیا بهتر نیست جناحها به صورت گروههای عقیدتی دربیایند مثلاً
رستاخیز جناح سوسیال دموکرات داشته باشد جناح دموکرات داشته باشد جناح لیبرال داشته
باشد جناح کنسرواتیو داشته باشد؟ و امثال اینها. اگر اینطور بشود در آن صورت
بایستی رستاخیز جمعیتهای مردم را در جناحهای خودش متشکل بکند نه در کانونهای
یکدست. یعنی باید سازمانش بکلی تغییر بکند. سئوال چاکر این است که به نظر شاهنشاه
رستاخیز چه وضعیتی باید داشته باشد؟
شاهنشاه فرمودند: حرفهای شما همه اش منطقی
است. در عمل خواهیم دید اگر لازم باشد جناحها باید همین مطلب را روشن بکنند در
داخله حزب و اگر نخواهند وضع جدیدی همانطوری که اشاره کردید پیش بیاید آنهم قابل
مطالعه و بررسی است و این مطالبی است که باید در داخل حزب کاملاً به آن توجه بشود و
مطالعه و رسیدگی بشود.
نماینده رستاخیز مجددا پرسید: در مسئله عدالت اجتماعی شرط
اینکه عدالت اجتماعی تأمین بشود باید از هر جهت یک قوه قانونی ناظر باشد که عدالت
اجتماعی را کسی نشکند یا از آن سوء استفاده نکند. همانطوری که اشاره فرمودند
شاهنشاه در سالهای اخیر بر اثر ترقیات مادی بسیار زیادی که مملکت ما داشته که کم
نظیر هم هست، گروههایی از مردم ثروتمند شدهاند و این ثروتها مورد حمایت دولت
بوده و ثروتمند شدنشان هم مورد حمایت دولت. مثلاً حمایتهایی که از صنایع مملکت شده
به حق هم برای اینکه مملکت ما باید صنعتی بشود اما این حمایتها طوری شده است که
مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند. نگاهی به این مسئله ما را متوجه میکند که با
دستگاه دادگستری ما آن چنان کافی نیست و قوانینش آنچنان قاطع و مشخص نیستند که
بتوانند جلوی سوءاستفاده از امکاناتی را که عدالت اجتماعی فراهم میکند بگیرند یا
اینکه این دستگاهها وظیفه خود را درست انجام نمیدهند. ما نمونهای داریم که خبرش
را در روزنامهها منتشر کردهاند. این شخص از ثروتمندان مملکت ما بوده است. این شخص
بلافاصله پس از گرفتن، پروندههای او را جمع کردهاند. یک جا در روزنامهها منتشر
کردهاند بعضی از این پروندهها مال چند سال پیش است و گفتهاند که این شخص جرائمی
مرتکب شده در چند سال پیش و تا کنون به این جرائم رسیدگی نشده و تعقیب هم نشده حالا
که قرار شده او را برای کار معینی بگیرند یکدفعه همه آن جرائم را هم آوردهاند. این
نشان میدهد که دادگستری ما متأسفانه کارش را خوب انجام نمیدهد. آیا شاهنشاه تصور
نمیفرمایند دادگستری ما یک تغییر اساسی لازم دارد؟
شاهنشاه فرمودند: این مطلب را
قبل از این چندین مرتبه گفته بودیم نمی دانم لازمه این کار تجدید نظر در قوانین ما
هست یا اینکه نه اصولاً باید سختگیرتر باشند و قوانین فعلی کافی و موجود است این هم
باز یک کاری است که شما گروههای رسانههای اجتماعی باید بکنید عوض اینکه این
تیترهای ۸۳ را برای چیزهایی که فقط مردم را وحشتزده بکند بگذارید چرا دنبال این
حرفها نمیروید؟ دنبال این حرفها بروید فروش تان به همین اندازه زیاد خواهد شد.
یکی البته موضوع وصول مالیات است چون مملکت باید صنعتی بشود دولت صنایع را تشویق
میکند. برای اینکه او به نوبت خودش ایجاد کار میکند و کارگر زندگی میکند پس اگر
مالیات حقه از او وصول بشود عدالت اجتماعی برقرار است. این مطلبی است که باید شما
انگشت رویش بگذارید. آیا مالیاتهای حقه وصول شده یکی این و یکی هم دادگستری.
میزان
آزادی
هوشنگ وزیری از رونامه آیندگان پرسید: شاهنشاه بارها از ایران پیشرفته، از
ایران متمدن و ایران دموکراتیک نام بردهاند. جریان دموکراتیک کردن جامعه هم با یک
حد معینی از سرعت دارد جلو میرود اما اگر این جامعه کاملاً دموکراتیک بشود نیروهای
براندازی چه از چپ و چه از راست دیگر نخواهند توانست راه حلهای خودشان را تحمیل
بکنند به همین سبب میکوشند که محیط اجتماعی را نا امن بکنند از طریق آتش زدن
بانکها، سینماها، تأسیسات و اموال مردم. این کارها چقدر در جریان آزاد کردن جامعه
ایران تأثیر دارد در شتابش یا توقفش؟
شاهنشاه فرمودند: در خاطرم درست نیست چند وقت
پیش، دو ماه یا سه ماه پیش، در جواب یک سئوالی گفته بودم که این قیمتی است که ما
برای رسیدن به آزادی باید بپردازیم. آن موقع من فکر نمیکردم که این قیمت اینقدر
گران تمام میشود ملاحظه بکنید شکستن و آتش زدن یک بانک در مملکتی که میلیاردها
ریال اسکناس برای گذراندن زندگی مردم در جریان است میشود آنها را توی جیب مردم
گذاشت یا زیر تشک یا لحاف گذاشت یا مثل سابق دو نفر صراف سر کوچه باشند که چند درصد
ربح بگیرند؟ این کارها باید با چک و اسناد صورت بگیرد برای اینکه اقتصاد مملکت
اقتصاد شبانی و چوپانی نیست که تمام درآمد در سال نمی دانم چند صد ریال باشد که آن
هم آدم بتواند توی جیبش نگه دارد پس بانک نه فقط لازم است، شاید یک عدهای میگویند
که هنوز به اندازه کافی بانک نداریم. خراب کردن بانک، آتش زدن بانک، منجمله شنیدم
در یک نقطه بانک فرهنگیان را آتش زدند. این نمونه چیست؟ وحشت بزرگ که میگویم همین
است. رساندن مملکت به ایرانستان همین است و کارهای خطرناک دیگر که اطلاعات آن به ما
میرسد و میبینیم که نقشهها چیست. از لحاظ من هیچ تغییر در نیت من که رسیدن به
آزادیها است بوجود نیامده هر وقت ما به این آزادیها در حدود قانون و با احترام به
قانون برسیم به قول شما چپ و راست خوب یک اقلیتش محکوم خواهند بود، از نظر من هنوز
کاملاً مصمم هستم که این امتحان را بکنم ولی خوب خیلیها ترسیدهاند، خیلیها
میگویند که داریم به کجا میرویم؟ امیدوارم که کار به آن جاها نرسد و اینقدرها هم
دستگاه مقتدر باشد. هم ملت ایران رشد داشته باشد که به ما اجازه بدهد که به همان
مراحل آزادی کامل و دموکراسی برسیم.
نماینده روزنامه آیندگان مجدداً پرسید: به نظر
شاهنشاه احتمال اینکه جریان دموکراسی کردن جامعه تعطیل، متوقف یا دست کم آهنگش کُند
بشود وجود دارد؟
شاهنشاه فرمودند: از طرف من که نه.
علی باستانی از روزنامه اطلاعات
پرسید: اعلیحضرتا برای اینکه دموکراسی را در این کشور پیاده کنیم، گسترش بدهیم،
تحکیم بدهیم به دو عامل احتیاج داریم یکی مردم است که بارها فرمودید که باید مشارکت
کنند و انجمن ده، شهر، استان، مجلس شورا، سنا و به این ترتیب علاقه خودشان را نشان
بدهند و حضور خودشان را نشان بدهند و حقوق خودشان را هم حفظ کنند. عامل دیگر
ارگانهای دولتی هستند که به سهم خودشان باید این نیت را بفهمند و در اجرای این نیت
تسهیلات فراهم کنند و از ایتکه دخالت میکند یا اینکه این آرمان تا آن جائی که دلشان
بخواهد یا دستشان برسد آلت نکنند و از خاصیت نیاندازند و نظیر اینها. در مورد اول
که مردمند اگر چنانچه این نوع دخالتها را ببینند به ناباوری دچار میشوند و در
نتیجه یک مقدار به بیتفاوتی کشانده میشوند که این خود صدمه بزرگی برای نیت
اعلیحضرت است که خواهان مشارکت مردم هستند. بنابراین، سئوال این است که اکثر این
ارگانهای دولتی این نیت را واقعاً درست فهمیدند و درست اجرا میکنند و آیا روند به
دلخواه اعلیحضرت هست و درست این مشارکتها انجام میگیرد. مردم به همان اندازه
دخالت میکنند؟
شاهنشاه فرمودند: سئوال شما البته دو جواب دارد این
یک خیابان دو طرفه است. به همان اندازهای که دستگاههای دولتی باید راه مشارکت را
باز کنند به همان ترتیب هم مردم باید مشارکت بکنند. آنها هم مسئولیت دارند. این
محال است که یکطرفه کار انجام بگیرد و ترتیب دو طرفه میخواهد هم دستگاههای دولتی
و اداری که اینها مستخدم مردم هستند یعنی در واقع خدمتگزار مردم هستند و مشارکت
مردم هم مالاً به نفع خودشان و به نفع مملکتشان است و اگر به مملکت و این چیزها
علاقه دارند باید مشارکت بکنند.
نماینده روزنامه اطلاعات در سئوال خود معروض داشت
حوادثی که اخیراً دیده شده که حتی در اصفهان کار به حکومت نظامی کشیده شد. اگر این
نوع حوادث تا موقع انتخابات هم وجود داشته باشد و یا حتی شدیدتر هم بشود ناچاراً به
حکومت نظامیهای متعدد کشیده بشود آیا در چنین شرایطی انتخابات انجام خواهد گرفت و
یا اینکه انتخابات به تعویق خواهد افتاد؟
شاهنشاه فرمودند: این نوع آینده را اصلاً
پیش بینی نمیشود کرد مگر بطور تخیلی امیدوارم که تا موقع انتخابات دو چیز خیلی
روشن شده باشد. یکی قدرت حکومت در حفظ نظم برای اینکه هر کسی که از حدود قانون خارج
بشود جلویش را میگیرند یکی هم در اولین فرصت که مجلسین باز بشود تمام قوانین
دموکراتیک مثل اجتماعات، تظاهرات، گفتار و قلم به سرعت از تصویب مجلسین بگذرد من
امیدوار هستم که تا آن موقع این امکانات کاملاً فراهم شده باشد مگر اینکه بعد از
دادن اینهمه باصطلاح امکانات و آزادیها، اگر نخواهند آرام بشوند معنیاش چیست.
آزادیهای قانونی که از تصویب مجلس گذشته باشد آنوقت از قانون خارج بشوند و اطاعت
نکنند معنیاش چیست؟ این را که میتوانید خودتان نتیجهگیری بکنید معنیاش چیست؟
فریدون فرح اندوز از اخبار تلویزیون سئوال کرد: شاهنشاها اشاره فرمودید به اینکه با
نگاهی گذرا به بیست و هشتم مرداد ۲۵۱۲ میتوانیم ببینیم چه بودیم و امروز میتوانیم
نگاه بکنیم و ببینیم چه هستیم. تأکید فرمودید بر اینکه چه خواهیم بود و در جای
دیگری از فرمایشات تان اشاره کردید به این مطلب که در آغاز انقلاب در ششم بهمن
۲۵۱۲، سه میلیون نوجوان به مدارس میرفتند و امروز ۱۰ میلیون. فکر میکنم این ۱۰
میلیون تنها سرمایه ایران نیستند. ایران آینده هستند. این ۱۰ میلیون روز بروز
میآیند وارد بازار کار میشوند، برای پاسخگویی به نیازهای عظیم این ۱۰ میلیون
کودک، جوان و نوجوان به هر حال نیاز به این است که رشدی که در دوران انقلاب شاه و
ملت داشتیم در این ۱۵ سال این رشد ادامه پیدا کند چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ
اجتماعی. آیا به نظر شاهنشاه اوضاع سیاسی مملکت در حال حاضر به این چشم انداز
هماهنگی دارد؟
شاهنشاه فرمودند: مقصود از اوضاع سیاسی چیست؟
خبرنگار رادیو تلویزیون
معروض داشت: اشاره شد به اغتشاشاتی که در مملکت بوجود آمده است. اشاره فرمودید به
وحشت بزرگ و نگرانی و شاید گونهای نا امنی که در حال حاضر بعضی از مردم به هر حال
حس میکنند درپی پدید آمدن این حوادث.
شاهنشاه فرمودند: اشاره کردید به ۱۰ میلیون
کسانی که الآن دارند درس میخوانند. ما از چند سال پیش، پیش بینی نیروگاههای اتمی
کردیم. یکی دو ماه پیش در بُن سران ۷ مملکت صنعتی بزرگ جهان دور هم جمع شدند و
بالاخره به همین نتیجه رسیدند که باید نیروگاههای اتمی را در ممالک خودشان تا
حداکثر ممکن توسعه بدهند ما از حالا پیش بینی میکنیم که نفت تمام بشود ولی اگر
تمام شد یک چیزی جای آن را بگیرد که چرخهای محرکه صنایع ایران را بچرخاند معنی این
چیست؟ ایجاد شغل برای این مردم که سد ساخته میشود، شبکههای آبیاری، شبکههای برق،
کارخانجات، تمام اینها برای ایجاد شغل برای این مردم است. ممکن است که در آینده
روی حسابهای دقیق اقتصادی یکمرتبه به یک وضع شاید به نظر عجیب برسیم، بخصوص که
شاید قبل از سلطنت پهلوی صنعت در ایران وجود نداشت و نمیدانیم چیزهایی که در ایران
میساختند غیر از حلبی و شیروانی چی بود؟ سن شما اجازه نمیدهد که یادتان باشد.
ممکن است که در آینده برای اینکه وسائلش در ایران فراهم خواهد بود ایران نه فقط
احتیاجات خودش را از لحاظ فولاد تأمین بکند بلکه یک صادر کننده بزرگ فولاد در سطح
بین المللی بشود ولی ممالکی که الآن سنگ آهن میخرند، ذغال میخرند، سایر
فرآوردههایی را که برای ساختن فولاد لازم دارند، همه را از خارج میخرند و با خرج
گزاف، کشتیرانی فعلی و خرجی که در آینده گزاف تر خواهد بود شمشهای فولاد را مثلاً
از یک مملکتی مثل ایران بخرند که تولید فولاد در این جا آسان خواهد بود. ما پایه
این کار را ریختهایم.
صحبت ۲۸ مرداد بود. قبل از ۲۸ مرداد یک کیلو فولاد در ایران
تولید نمیشد حتی قبل از انقلاب ششم بهمن ما تولید فولاد نمیکردیم. چند سال پس از
انقلاب ششم بهمن شروع کردیم به صنعت ذوب آهن در اصفهان حالا ذوب آهن گازی داریم.
الآن در اهواز و در بندر عباس شروع کردیم و بعد شاید در خیلی جاهای دیگر هم شروع
بکنیم من امیدوار هستم که رشد ملی ما و مشارکت مردم و عرق وطن پرستان، معلمان محیطی
را فراهم بکند که ما به اندازه کافی مشاغل برای نه فقط این ۱۰ میلیون، ولی فکر
میکنم برای ۲۰ تا ۶۵ میلیون جمعیت این مملکت که شاید تا ۲۰-۲۵ سال دیگر به آن
برسیم، فراهم بکنیم.
خبرنگار تلویزیون سئوال دوم خود را اینطور مطرح کرد که اگر به
تاریخ سیاسی ایران نگاه کنیم میبینیم که ایران هیچوقت پایگاهی علیه کشورهای دیگر
نبوده است ولی بعضی از کشورهای منطقه این اجازه را دادهاند که از خاک آنها به
عنوان پایگاهی علیه ایران استفاده بشود. به صورت دسائس مختلف، تقاضایم این است که
شاهنشاه نظرشان را در این باره بفرمائید که سیاست ایران در برابر اینگونه کشورها
چیست و آیا سکوت در برابر اینگونه دسائس این احتمال را بوجود نمیآورد که این دسائس
اثر خودشان را بر مردمی که احتمالاً ناآگاه هستند بگذارد؟
شاهنشاه
فرمودند: من امیدوارم که رشد فکری مردم ایران و وطن پرستی شان به اندازهای باشد که
بتوانند چیزهائی را که اینقدر واضح است تشخیص بدهند. یکی از نقشههایی که باز
متأسفانه مجبورم به آن اشاره کنم که کسانی که میخواهند این جا ایرانستان بشود،
همین چیزهائی است که به آن اشاره کردید و باز هم اضمحلال یا تقریباً از بین بردن
نیروهای مسلح مملکت است که در واقع بزرگترین ضامن آینده ما هستند.
دکتر عظیمی از
پیغام امروز سئوال کرد: افزایش روزافزون ارزش دلار و بستگی قیمت نفت با دلار موجب
شده است که نقصانی در قدرت خرید درآمدهای نفتی کشورهای اوپک حاصل شود. شاهنشاه که
در مواقع خطیر همیشه راهنمای اوپک بودهاند و گذرگاه عبور کشورهای اوپک را تعیین
فرمودند در این موقع که گزارشهایی منتشر میشود از سوی کارشناسان اوپک که قیمت
رسمی هر بشکه نفت از هر ۱۲ تا ۱۳ دلار در واقع به ۷ دلار تقلیل یافته است برای
جبران این وضع چگونه ارائه طریق می فرمائید؟
شاهنشاه فرمودند: ما منتظر تشکیل جلسه
ششم آذر هستیم. اعضای اوپک مسلماً مشغول مطالعه این مطلب هستند و آنها با همدیگر
مشورت میکنیم.
نماینده پیغام امروز معروض داشت: در پیام سالگرد مشروطیت شاهنشاه
اعلام فرمودند که گروههای سیاسی خارج از رستاخیز میتوانند در انتخابات آزاد آینده
رقابت منصفانه و مشروعی داشته باشند و کاندیدا معرفی بکنند. پس از اعلام این موضوع
این بحث در مطبوعات خارجی به میان آمده است که آیا این فرمایش شاهنشاه مقدمه این
است که به احزاب سیاسی یک موجودیت قانونی در کنار رستاخیز داده شود بسا اینکه این
گروههای سیاسی در همان حدی که در دموکراسیهای غربی هستند و به گروههای فشار
معروف شدهاند باقی خواهند ماند.
شاهنشاه فرمودند: وقتی که ما گفتیم آزادیهای
سیاسی به حداکثر و شرکت در انتخابات هیچ چیزی غیر از قانون انتخابات نمیتواند مانع
فعالیت هیچ فردی بشود، یعنی آزادی کامل هم دادهایم که در حدود قانون هر نوع
فعالیتی انجام بدهند. بخصوص که گفتم کسانی که بخواهند شرکت بکنند باید یادشان باشد
موقعی که وارد مجلس شدند، چه سوگندی را باید یاد بکنند. ما غیر از این هیچ نوع
محدودیتی را لازم نمیبینیم.
دکتر عنایت از مجله نگین سئوال کرد
مسائلی است که در داخل مملکت اتفاق میافتند که در مقیاس مملکت بظاهر کوچک است ولی
ممکن است کم کم تبدیل به یک بحران بزرگ بشود و مورد سوء استفاده دشمنان قرار بگیرد.
از جمله اینها مسئله دانشگاه آریامهر است که این دارد کم کم به یک معما تبدیل
میشود و پیدا نیست ریشه آن از کجاست؟ از یک طرف اعلامیه منتشر میشود برای ثبت نام
از یک طرف دستگاه بیانیه منتشر میکند که کسی حق ثبت نام ندارد و اینطور که به نظر
میرسد دو چیز است، یکی اینکه تا آن جا که من می دانم اساتید این دانشگاه افرادی
هستند که در این دوران وانفسا که کادرهای فنی و تکنیکی خیلی خریدار دارد میتوانند
بطور آزاد در خارج کار بکنند و در آمدهای سرشار داشته باشند. حتی مثل بسیاری از
پیمانکاران که درآمدهای هنگفت داشته باشند و از این مملکت بروند به خارج برای
خوشگذرانی و عیاشی، در این شرائط این جا ماندند دارند خدمت میکنند با علاقه و هیچ
اثری هم از تمرد و یاغیگری در اعمال و رفتارشان ظاهر نیست و یا لااقل من اینطور فکر
میکنم و واقعاً باعث تأسف خواهد بود که اینها نمیتوانند آنطور که باید و شاید به
مملکت خدمت بکنند و دیگر اینکه در بیانیهای که وزارت علوم و آموزش عالی منتشر کرد،
استدلالشان این بود که اولاً برای عدم تمرکز و ثانیاً برای جلوگیری از آلودگی هوا
حتی المقدور باید این جور تأسیسات در تهران کمتر بشود ولی در آخر این بیانیه اعلام
گردید که اگر خودشان به خرج خودشان میتوانند این کار را انجام بدهند و اینها
نکاتی است که واقعاً جدی و مشخصی لااقل بنده نتوانستم پیدا کنم. خواستم از پیشگاه
شاهنشاه استدعا کنم در این مورد مطالبی بفرمائید.
شاهنشاه فرمودند: من هم جواب
مشخصی برای شما ندارم. یک هیئت امنایی هست و یک قانونی. اینها بالاخره باید بروند
تصمیم بگیرند. جریان این بوده. چیزی که تابحال ما شنیدیم این بوده که این جا مافوق
دیپلم و مافوق لیسانس باشد. در اصفهان با خرج زیاد یک دانشگاه بزرگ فنی آریامهر
ساختند و مشغول ساختن هستند. خرج بهم زدن این جا هم نبود، حالا رئیس دانشگاه هیئت
امناء اینها در واقع قانوناً حق دارند که اعلام بکنند یا یک عدهای که خودشان،
خودشان را انتخاب کردند، اینها مسائلی است که باید خود هیئت امناء تصمیم بگیرد.
دکتر عنایت سئوال کرد: عدهای از مخالفین هستند در جناح روحانیت که اینها دو دسته
هستند اولاً بعضی از اینها روز اول مخالفتی نداشتند. آدمهای بسیار معتدلی بودند.
یک آدم ۸۵ ساله که در قم نشسته، نماز میخواند و اعمال مذهبی انجام میدهد. اهل
سیاست هم نبود. سیاست دولت هم نمی دانم اسمش را چه بگذارم، گاه میشود گفت پلیس یا
دستگاه مسئول، طوری عمل شده که افرادی که معتقدند به قانون اساسی و این اقلام و
اینها یا آن افرادی که اصلاً معتقد نیستند هر دو به یک چوب رانده میشوند. طوری
شده که هر دوی اینها در یک جناح قرار گرفتند و دستگاه اینها را به یک چوب میراند
در حالیکه آنطوری که سابقه نشان داده حتی المقدور این کوشش میشد که اینها اصلاً
جدا و تفکیک بشوند برای اینکه کسی که به قانون اساسی اعتقاد دارد، این در نظر
دستگاه باید متفاوت باشد یا کسانی که اصلاً قانون اعتقادی ندارند در حالیکه دستگاه
همیشه اینها را به یک چوب میراند.
شاهنشاه فرمودند: البته تشخیص یک فرد سادهای
که فکر میکند یک بی نظمی شده به اینکه این از کجا آب خورده و منشاء گرفته مشکل
است. و از این اشتباهات میشود کما اینکه یک موقعی هم دولت عمیقاً اظهار تأسف کرده
بود از واقعهای که پیش آمد کرده بود. حرف شما کاملاً صحیح است. منتها باید در عمل
افراد آنقدر پختگی و حضور ذهن داشته باشند که هر چیزی را به چیز خودش تشخیص بدهند.
دکتر عنایت سئوال سوم خود را اینطور مطرح ساخت: مردم از فرط علاقهای که به تقدس
مقام سلطنت دارند گاهی برای خودشان تصوراتی کنند که میخواهند تصویر مقام سلطنت حتی
المقدور به آن تصویر ایدهآل نزدیک باشند و گاه تصمیماتی را منسوب میکنند به مقام
سلطنت که معلوم نیست صحتش تا چقدر است. از بنده روزنامه نگار میپرسند ولی بنده بی
اطلاع هستم. از جمله این شایعات این است که اخیراً شایع کردهاند که مقام سلطنت
دستوری صادر فرمودهاند در جهت جلوگیری از هر نوع توصیه از هر مرجعی از ناحیه
وابستگان و نزدیکان شاهنشاه و حتی جلوگیری از هر نوع مشارکت آنها در دستگاههای
عمومی و خصوصی که خود این مسئله یکی از عوامل شاید عدم رضایت و بغض و حقد و حست
حالا به هر حال یک عامل روحی هست در ایجاد ناراحتی.
شاهنشاه فرمودند: صحیح است این
دستور داده شده.
حسین سرفراز از روزنامه رستاخیز معروض داشت
شاهنشاه در پیام تاریخی سالروز انقلاب مشروطیت اشاره فرمودید که در انتخابات آینده
رأی برای مردم است این نکته راه هم اضافه فرمودید که فرصتی هست که مردم نشان بدهند
که چه تعدادشان به دنبال آرمان تمدن بزرگ هستند. این فکر پیش میآید که رسالت
سازمان دادن به این گروههای ملی که به رسته آرمان رسیدن به تمدن بزرگ هستند به حزب
رستاخیز ملت ایران مربوط میشود. به گمان شاهنشاه آیا حزب در شرایط فعلی آن توانائی
سازمانی را دارد و در هر حال رهنمود شاهنشاه برای اعضاء حزب، برای رهبران حزب، برای
اینکه این آمادگی را در خودشان بوجود بیاورند و در حزب بوجود بیاورند رهنمود
شاهنشاه چیست، بخصوص برای جناحهای حزب.
شاهنشاه فرمودند: منتظر فعالیت جناحها
هستم ببینم این سه جناحی که تشکیل شده که ظاهراً لابد با هم یک اختلاف سلیقه یا
عقیدهای دارند که ۳ تا هستند چطور اختلافات داخله رستاخیز را به نفع مملکت و به
سوی تمدن بزرگ چه شکلی حل میکنند.
نماینده رستاخیز مجدداً پرسید: به تصور شاهنشاه
چه دستگاه و چه سازمانهایی در پشت وقایع و حوادث اخیر در چند ماه گذشته بوده و هست
و آیا به گمان اعلیحضرت بعضی دولتهای خارجی مستقیماً یا بوسیلهای عوامل داخلی و
خارجی شان در این حوادث و بوجود آوردن آن دخالتی داشتهاند یا خیر؟
شاهنشاه
فرمودند: البته به این سئوال که جواب نمیشود داد فقط میگویم که شعارهایی که داده
میشود شما بخوانید خودتان میتوانید فوراً نتیجه گیری بکنید.
نماینده رستاخیز
سومین سئوال خود را چنین مطرح ساخت: اعلیحضرتا، جمع روزنامه نویسها شرفیاب هستند و
افتخار حضور دارند. برخی از ناظران و جامعه شناسان معتقد هستند فضای تازه در آمده
در کشور به صورت دوران رشد سریع دموکراسی در ایران توصیف کنند. به اعتقاد شاهنشاه
آیا مطبوعات ایران در این دوران فضای باز رسالتهای خودشان را شناختهاند و به آن
عمل کردهاند یا خیر؟
شاهنشاه فرمودند: فقط قوانینی که وضع خواهد شد. زیاد دیدهام.
اگر این همان رسالتی است که شما میگویید اگر این باشد لابد انجام دادهاند اگر
توضیح حقیقی دموکراسی باشد من منتظرم.
بهزادی از اخبار رادیو پرسید: شاهنشاه بارها
فرمودند ما به سمت حداکثر آزادی و دموکراسی خواهیم رفت. سئوال من این است که در
شرایط سیاسی موجود کشور شاهنشاه چه مراحلی را برای رسیدن به این مرحله پیش بینی
میکنند؟
شاهنشاه فرمودند: فقط قوانینی که وضع خواهد شد. بعدش هم حقیقتاً رشد ملی و
قضیه وطن پرستی است. خیلی زود یعنی متأسفانه زیاد در اطرافش بحث نیست از همه چیز
صحبت میشود ولی از وظایف یک ایرانی در مقابل وطنش کمتر شنیدهام که صحبت بشود.
برای حفظ مملکت چکار باید بکنیم؟ این یک مقرراتی دارد و یک شرایطی دارد. تاریخ همه
ملل را نگاه بکنید همه ملل این شرایط را داشتهاند. حالا اگر از لحاظ جغرافیایی
بعضی از ملل حتی شرایط اضافی داشته باشند که ایران هم یکی از آنها است پس در واقع
وظایف ملی شما به همان تناسب سنگین تر مهمتر است. تاریخ دقیق که من نمیتوانم بگویم
کی میرسیم ولی تمام وسائلش را ما فراهم خواهیم کرد. این مردم است که باید نشان
بدهند که در حدود قانون به چه مدتی میخواهند به این مراحل حقیقتاً در خدمت به
وطنشان و این آرمانهای عقیدتی برسند.
ایرج مصباح زاده از روزنامه کیهان سئوال
کرد:توقف مذاکرات شرکت ملی نفت ایران به کنسرسیوم چه بوده است؟
شاهنشاه فرمودند: تا
جایی که من اطلاع دارم اختلافات خیلی کوچک است چیز مهمی نیست و در راه رسیدن به
تفاهم هستند.
نماینده کیهان پرسید: نظر شاهنشاه درباره کنفرانس کمپ دیوید که بین
رهبران آمریکا، مصر و اسرائیل تشکیل شده چیست؟
شاهنشاه فرمودند: هر چه بتواند منجر
به صلح شرافتمندانه بر اساس قطعنامه ۲۴۲ سازمان ملل متحد باشد البته مورد تأیید
ماست.
هوشنگ پور شریعتی از خبرگزاری پارس به عرض رسانید: پارهای از ریشههای فساد
مشخص است که شاهنشاه بارها به آن اشاره فرمودهاند. در آغاز این مصاحبه نیز فرمودند
که پارهای از اغتشاشات فعلی نتیجه پارهای از عدم رضایتها است. فی المثل همین
مسئله دادگستری که یکی از دوستان ما در این جا مطرح کردند که آدم ثروتمند صاحب
نفوذی بوده است و دادگستری او را تعقیب کرد. جرمهای مختلف مرتکب شده که دادگستری
سالها به آنها نرسیده است. شاهنشاه بهتر از همه می دانند که این جور مسائل باعث
عقده و ناراحتی تودههای مردم میشود و عواملی که همیشه مترصدند به استقلال و
حاکمیت ایران لطمه بزنند. از این عوامل سوء استفاده میکنند به نظر میرسد که
راههای متعارف و معمولی برای پیشگیری و برای قطع این ریشههای نارسائی کافی نباشد.
شاهنشاه در نظر ندارند از راههای انقلاب مانند اصل انقلاب اداری که مقرر فرمودند و
هنوز اجرا نشده برای این کار پیش بینی و راهنمائی بفرمایند؟
شاهنشاه فرمودند: به
قول شما ما اصل انقلاب اداری را اعلام کردیم و شما میگویید اجرا نشده از خود آنها
بپرسید میگویند اجرا شده و حتماً یک قسمت شده و یک قسمت هم نشده. برای اینکه اگر
کاملاً اجرا شده بود تولید اشکال نمیکرد. همانطوری که در جای دیگر جواب دادم این
یک راه دو طرفه است. نمیتوانید بگویید حتماً آنکه پشت میز نشسته مقصر است و آنکه
روبروی میز نشسته یا ایستاده و تقاضا دارد او حتماً حق دارد. کما اینکه خیلی اوقات
برخلاف قوانین میآیند تقاضاهائی دارند که نمیشود انجام داد. این راه دو طرفه است
یعنی اساسش تربیت ملی است.
نماینده خبرگزاری پارس معروض داشت: درباره شخص شاهنشاه
وقتی که در شمال تشریف داشتید شایعاتی منتشر کردند که شاهنشاه خدای نکرده کسالت
داشتند که این عمیقاً همه مردم را متأسّف و ناراحت کرد در این باره شاهنشاه توضیحی
میفرمایند؟
شاهنشاه فرمودند: فعلاً که حالم از همیشه بهتر است خود من هم زیاد تعجب
نکردم که این افکار چطور اصلاً ایجاد میشود حتی به خارج از مرز هم میرود. این بار
نشان میدهد که یک دستگاهی نشسته صبح تا غروب، غروب تا صبح هزارها نفر مشغول هستند
که چه عملی را، چه حرفی را توی دهنها بیاندازند چه مطلبی را اختراع بکنند که مالاً
تمام اینها کمک بکنند به اینکه آنها به هدف خودشان برسند، شاید فکر کردهاند که
اختراع یک چنین حرفی یک کمکی برای رسیدن به آن هدفها بکنند.
نماینده خبرگزاری پارس
آخرین سئوال خود را اینطور مطرح کرد: وقتی که دشمن حمله میکند طبیعی است که حمله
همیشه آسان تر از دفاع کردن است که مشخص است به کجا و به کدام نقطه ضعیف میخواهد
حمله ببرد. آن کسی که میخواهد دفاع بکند نیز طبیعی است که باید از استحکام کافی و
از اتحاد و همبستگی کافی برخوردار باشد در شرایط سیاسی فعلی من این همبستگی را مثل
بسیاری از مردم نمیبینم، یعنی جناح مصدر کار خودشان با هم اختلافاتی دارند که در
این شرایط که دشمن حمله کرده شاید به صلاح مملکت نباشد در این مورد شاهنشاه چه نظر
و چه راهنمایی دارند؟
شاهنشاه فرمودند: حرف البته صحیح است. باید امیدوار باشیم
کسانی که در نوبت خودشان در حدود خودشان تعهدی داشته باشند در کارها اینقدر حس
مسئولیت ملی بکنند که نظرات و اختلافات شخصی خودشان را مقدم بر چیزهای دیگر ندانند
و این یک وظیفه ابتدائی ملی است.
دکتر مصطفی مصباح زاده مدیر روزنامه کیهان در
پایان این مصاحبه مطبوعاتی چنین معروض داشت: شاهنشاها اینکه اجازه فرمودید
نمایندگان وسائل ارتباط جمعی به حضور مبارکتان شرفیاب بشوند و در سال جاری این
دومین بار است، از طرف خودم و همه کسانی که در این جا حضور دارند سپاسگزاری میکنم.
پرسشهایی که شد و جواب هائی که شاهنشاه مرحمت فرمودند راهنمای ماست. اینها راه
سیاست ما را چه از لحاظ سیاست داخلی و چه از لحاظ خارج و بالقوه از هر جهت روشن
میکند. ما امیدواریم با انعکاس آن چه در مطبوعات و انتشار آن در رادیو تلویزیون
وظیفه ملی که به عهده داریم بهتر و بیشتر انجام دهیم.
|
|
|
|
ا;ين تار نما را به ياد پدرم، تيمسار سرلشکر علی نشاط، و ساير قهرمانان نيروهای
مسلح شاهنشاهی ايران و جانباختگان راه آزادی پيش کش نمودم
This site is dedicated to my father General Ali Neshat
commander of Imperial Iranian Guards, and to all of the other unsung heroes of
the Imperial Iranian Armed Forces who fell in the name of Iran.
|
|
ا |
اين
تارنما هديه ای است به جانباختگان نيرو های مسلح
|
صدای شما وقتی شنيده می شود که بلند و رسا باشد
|
|
پارسی
|
|
Menu-Neshat
|
|
|
|
|
|
پاسخ به تاريخ
|
|
|
|
|
|
تصاوير زيبای ايران
|
|
|
|
اگر شما از فاير فاکس (موزيلا) استفاده می کنيد برای ديدن ابزار شنودی به آخرين
ورژن آن احتياج داريد اينجا کليک کنيد
Mozilla
If you are Mozilla (FireFox) browser to use MS Media Player please
download the latest version here |
|