English
|
|
ناوهواپيمابر
هسته ای آيزنهاور به سمت آب های ايران و
افطاريه خامنه ای!
در
سايت معتبر global research
خبر داد كه ناو دريايي هواپيمابر اتمي
آيزنهاور به همراه نيروها و سرنشينهايش
در تاريخ 10 مهر به سمت خليج فارس، حركت
خود را آغاز كرده و حدود 29 مهر به حوالي
ايران ميرسند.
همچنين در خبرها آمده دومين ناوگان مين
ياب آمريکا هم همزمان با آيزنهاور در
دهانه تنگه هرمز خواهد بود. و از سوي ديگر
خبر مي رسد که ناوهواپيمابر اينترپرايز
نيز که بعد از دو سال حضور در درياي عمان
مدتي است که به پايگاه خود بازگشته در حال
بازگشت به منطقه است تا به جمع ناوگان
موجود و در حال اعزام اضافه شود. اين همان
ناوي است که آغاز گر حملات موشکي به
افغانستان بود و حملات موشکي را تا جائي
ادامه داد که حکومت طالبان متلاشي شد.
بدنبال قطعي شدن حركت ناو دريائي
آيزنهاور به سمت آبهاي ايران خامنه اي در
18 مهرماه در افطاريه اي مديران کليدي
نظام به محل اقامت اش فراخواند. در اين
جلسه علاوه بر روساي قوا و رفسنجاني,
اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام, شوراي
نگهبان، مشاوران خامنه اي، و عده اي از
وزيران سابق و حسن خميني, فيروزآبادي
رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح و فرماندهان
سپاه و ارتش شركت داشتند.
به دعوت خامنه اي به ترتيب هاشمي
رفسنجاني احمد نژاد, هاشمي شاهرودي و
حداد عادل و فيروزآبادي سخنراني كردند و
سپس خامنه اي به تفصيل موققيت حساس كشور
را تشريح كرد و ملتمسانه از همه خواست كه
در اين شرايط حساس اختلافات را كنار
بگذارند!
بررسي
عملكرد سازمان انرژی اتمی ايران (قسمت
اول)
1.
تشكيل سازمان انرژي اتمي
در سال 1353 به دنبال افزايش قيمت پايه نفت
خام و افزايش چشمگير درآمدهاي ارزي كشور،
سازمان انرژي اتمي ايران با حكم شاه و
تصويب مجلس شوراي ملي تشكيل شد. رياست
سازمان مذكور با حكم شاه به يكي از
كارشناسان هستهاي كشور، دكتر اعتماد
سپرده شد. با تأسيس سازمان انرژي اتمي
ايران، بدون انجام مطالعات مقدماتي و
توجيه سازمانهاي برنامهريزي كشور،
احداث 23 هزار مگاوات نيروگاه هستهاي
تنها بر پايه نظر و دستور شاه سرلوحه كار
سازمان مذكور قرار گرفت. به طوري كه در
قالب اين برنامه جاهطلبانه و غيرعملي و
ناسازگار با اقتصاد و انرژي كشور، احداث
نيروگاه اتمي بوشهر شامل دو واحد 1200
مگاواتي و نيروگاه اتمي دارخوين اهواز
شامل 2 واحد 900 مگاواتي، در برنامه تجديد
نظر شده پنجم عمراني منظور شد.
برپايه اهداف جاهطلبانه احداث نيروگاههاي
اتمي، سازمان مذكور برنامهريزي
بلندمدت احداث نيروگاههاي اتمي به
ميزان 23 هزار مگاوات را به صورت كلي و
سيستماتيك مورد توجه قرار داد. محدوده
جغرافيايي احداث نيروگاههاي اتمي در
دالاني از فلات مركزي تا آذربايجان در
نظر گرفته شد و حتي بدون مطالعه، موقعيت
كلي بعضي از نيروگاهها نيز مشخص شد.
مسأله احداث 23 هزار مگاوات نيروگاه هستهاي
و احداث واحدهايي با ظرفيت بسيار زياد (1200
مگاوات) در بوشهر از همان آغاز مورد سؤال
كارشناسان دلسوز و صاحبنظران دستگاههاي
اجرايي قرار گرفت. زيرا اساساً تأكيد ميشد
كه با توجه به ظرفيت 5 هزار مگاواتي توليد
برق كشور در آن زمان، احداث چنين
واحدهايي توجيه ندارد و با در نظر گرفتن
پتانسيل بالاي عرضه گاز طبيعي در كشور،
احداث نيروگاههاي اتمي از ديد توليد
برق به صرفه نبوده و روي آوردن به چنين
ظرفيتهايي براي نيروگاههاي هستهاي،
مصالح و منافع كشور را تأمين نميكند و
كشور را از نظر توليد برق وابسته به خارج
ميكند.
در اين خصوص مؤسسه تحقيقاتي استانفورد در
سال 1356، ضمن تهيه طرح جامع انرژي كشور،
يادآور شد كه اجراي برنامههاي سازمان
انرژي اتمي ايران غيرعملي است و عليرغم
اجراي پروژه اكتشاف اورانيوم و سرمايهگذاري
زياد در زمينه تأسيسات غنيسازي
اورانيوم در فرانسه، كم بودن ذخاير معادن
اورانيوم كشور، سيكل سوخت اتمي را دچار
بحران خواهد كرد. مؤسسه مذكور در اين
مطالعات متذكر شد هزينه سرمايهگذاري
نيروگاههاي اتمي در آن زمان به ازاي هر
كيلووات حدود 1000 دلار و هزينه سرمايهگذاري
در نيروگاههاي بخاري فسيلي به ازاي هر
كيلووات 400 دلار است. درضمن اين مؤسسه
هزينه تمام شده برق اتمي را 4/2 برابر
هزينه برق مولدهاي بخاري متداول اعلام و
از اين نظر نيز برنامههاي سازمان انرژي
اتمي را غيراقتصادي قلمداد كرد. سازمان
انرژي اتمي ايران در سالهاي قبل از
انقلاب علاوه بر برنامهريزي ساخت و ساز
جاهطلبانه 23 هزار مگاوات نيروگاه اتمي،
برنامههاي پشتيبان ديگري از قبيل ايجاد
مراكز پژوهشي، آموزشي و تجهيز نيروي
انساني و اكتشاف اورانيوم در داخل كشور و
مشاركت با كشورهاي خارجي در زمينه تأمين
سوخت اتمي را مورد عنايت قرار داد و محلهايي
را بر احداث نيروگاههاي اتمي با توجه
ملاحظات ايمني مشخص كرد.
كشور ايران در قبل از انقلاب به لحاظ
كمبود ذخاير اورانيوم، همكاريهايي را
براي اكتشاف، استخراج و غنيسازي
اورانيوم با كشورهاي ديگر از جمله فرانسه،
ايتاليا، نيجر، گابون و آفريقاي جنوبي
مورد توجه قرار داد و قراردادهايي در اين
زمينه منعقد شد.
در زمينه غنيسازي اورانيوم با توجه به
نبود دانش و تكنولوژي لازم در كشور،
موافقتنامههاي همكاري با كشور فرانسه
به امضا رسيد. در اين زمينه در گام نخست
كنسرسيومي با مشاركت فرانسه (78/52 درصد)،
ايتاليا (25 درصد)، اسپانيا (11/11 درصد) و
بلژيك (11/11 درصد) براي غنيسازي اورانيوم
به روش ديفيوژن به نام اوروديف تشكيل شد.
سپس شركت ديگري در اين زمينه با مشاركت
فرانسه (60 درصد) و ايران (40 درصد) بنام
سوفيديف تأسيس شد و در پي آن فرانسه 50
درصد سهم خود را در كنسرسيوم غنيسازي
اورانيوم اوروديف را به شركت جديد
سوفيديف واگذار كرد در نيتجه به صورت
غيرمستقيم ايران مالكيت ده درصد سهام
كنسرسيوم غنيسازي اورانيوم اوروديف را
به دست آورد.
در آن زمان كشور ايران براي دستيابي به
تكنولوژي تأسيسات غنيسازي واحدهاي
ديفوژن و تأسيسات سانتريفوژ يا تركيبي از
آنها به كنسرسيوم ديگري به نام كوروديف
پيوست. 51 درصد سهام كنسرسيوم كوروديف به
شركت اوروديف، 20 درصد به كشور فرانسه و 20
درصد به كشور ايران اختصاص يافت. بدين
ترتيب به صورت غيرمستقيم 25 درصد سهام
شركت كوروديف در اختيار ايران قرار گرفت.
همانگونه كه ملاحظه ميشود به لحاظ
فقدان سوخت اتمي، دانش فني و تكنولوژي
لازم در غنيسازي اورانيوم، خدمات
پشتيباني زيادي از جمله همكاريهاي فوقالذكر
و آموزش نيروي انساني در قبل از انقلاب
برنامهريزي شد. درضمن در ارتباط با
احداث نيروگاه هستهاي بوشهر با ظرفيت
2400 مگاوات قرادادي با شركت آلماني كرافت
ورك يونيون منعقد شد كه تا شروع انقلاب،
نزديك به 70 درصد عمليات اجرايي نيروگاه
با هزينهاي حدود 5 ميليارد دلار اجرا شد.
همچنين در آن زمان نيروگاه اتمي دارخوين
به ظرفيت 1800 مگاوات ( ) به شركت فرانسوي
فراماتون به صورت كليد در دست واگذار شد
كه تا پيروزي انقلاب كارهاي اوليه و
مقدماتي مربوط به سايت اين نيروگاه انجام
شده بود. در ضمن آلترناتيوهاي ديگر احداث
نيروگاه اتمي در علمده مازندران و ساوه
نيز در حال مطالعه بود.
اهداف جاهطلبانه قبل از انقلاب در
توسعه نيروگاههاي اتمي و عدم انجام
مطالعات اقتصادي و فني موجب شد مقادير
قابل ملاحظه از اعتبارات ارزي و ريالي
كشور هدر رود به نحوي كه عليرغم صرف
هزينه بسيار بالا دستاوردي قابل ملاحظه
براي كشور حاصل نشد.
ادامه دارد
|
|
|
|
|
اين تار نما را به ياد پدرم، تيمسار سرلشکر علی نشاط، و ساير قهرمانان نيروهای مسلح شاهنشاهی ايران و جانباختگان راه آزادی پيش کش نمودم
This site is dedicated to my father General Ali Neshat commander of Imperial Iranian Guards,
and to all of the other unsung heroes of the Imperial Iranian Armed Forces who fell in the name of Iran.
|
|
ا |
اين تارنما هديه ای است به جانباختگان نيرو های سه گانه
|
صدای شما وقتی شنيده می شود که بلند و رسا باشد
|
|
پارسی
|
|
Menu-Neshat
|
|
|
|
|
|
پاسخ به تاريخ
|
|
|
|
|
|
تصاوير زيبای ايران
|
|
|
|
اگر شما از فاير فاکس (موزيلا) استفاده می کنيد برای
ديدن ابزار شنودی به آخرين ورژن آن احتياج داريد اينجا کليک کنيد
Mozilla
If you are Mozilla (FireFox) browser to use MS Media Player please download the latest version here |
|