English
|
آگــــــــــــاهی نــــــامــــــه
به آگاهی می رساند:
طبق قرار قبلی بنا بود امروز چهارم اکتبر 2007 بين ساعت 2 تا 4 بعد
از ظهر به وقت لس آنجلس از سوی سازمان سربازان و سربازان آئين پادشاهی که
با پشتکار خانم شيرين نشاط و گروهی از بازماندگان نيرو های مسلح شاهنشاهی
پشتيبانی می شود برنامه ای در تلويزيون پيام اجرا شود.
هزينه اين برنامه هم پيشتر به اين کانال و صاحب تلويزيون يعنی آقای
کاظم مجتهدی پرداخت شده بود.
سرکار خانم نشاط طبق قرارپيش از موعد مقرر در تلويزيون پيام حاضر
می شوند. ولی بجای اينکه آقای کاظم مجتهدی و آقای حسين خبير راهنمائی های
لازم برای ظاهر شدن در جلوی دوربين به خانم نشاط بدهند ايشان را به جلسه ای
که بعدا معلوم شده است در حين صحبت تلفن را هم باز گذاشته بودند و آقای
مهرداد خوانساری از راه دور به حرف های آنها گوش می کرده است فرا خوانده
اند.
|
اول به خانم نشاط گفته اند شما اين برنامه را بر ای اجرای برنامه
هنری میخواهيد، و پاسخ شنيده اند که اينکار کار مبارزاتی است و از
سوی سازمان سربازان آئين پادشاهی و سازمان سربازان به منظور آگاهی
دادن به مردم و تشويق آنها به يک رستاخيز ملی تنظيم شده است.
آقای خبير و مجتهدی مدعی شده اند که از وقتی آقای مهرداد خوانساری
متوجه شده اند شما برنامه ای برای ا |
جرا داريد پاشنه تلفن اين تلويزيون را برداشته اند و کسان ديگری هم که
متوجه شده بودند شما برنامه ای خواهيد داشت گفته اند اين خانم که از ما
نيست (!!) چرا برنامه دارد. مگر برنامه تفريحی داشته باشد.
اينها فکر کرده اند که مبارزه کار تفريحی است، يا اين خانم محترم، برای
سرگرم کردن مردم اينهمه زحمت کشيده از راه دور آمده و پول و هزينه برنامه
را هم از پيش پرداخت کرده است که برنامه تفريحی اجرا کند.
اين آبرو باختگان در آن اتاق درحاليکه تلفن تلويزيون رااز قرار به
منظور رساندن گزارش کارشان به تلفن دستی مهرداد خوانساری باز گذاشته بودند
سرکار خانم نشاط را مجبور کرده اند از برنامه اش صرفنظر کند. اين حضرات
نظرشان اين بود که اهدافشان با اهداف ميهن پرستانی که بدون وابستگی در پی
نجات ميهن هستند يکی نيست.
اين دکانداران تلويزيون نه برای آزاد سازی ايران، نه برای نجات
مردم دربند، و نه در جهت آگاهی رسانی به مردم برای برپا خيزی و رستاخيز
بلکه برای پر کردن چيب خودشان و برای اجرای منويات کسانی که هنوز نه بدار
است و نه بار، از همين لس آنجلس و لندن و پاريس و واشنگتن زبان می برند و
گردن ها می زنند کار مردم را گول می زنند.
معلوم نيست وضع و احوال آقای خوانساری که از قرار در جائی هم گفته
است با رژيم همکاری می کند و رفت و آمد هايش و ارتباطش با عرب ها مثل روز
روشن است و خانواده و خودش مرتب به ايران سفر می کنند چگونه است که يکچا
خودش را وابسته دفتر شاهزاده معرفی می کند، يکجا خودش را نماينده اعراب
معرفی می کند هرروز با صدای آمريکايا اسرائيل مصاحبه دارد و از راه دور
تلويزيون پيام را سانسور می کند.
معلوم نيست ايينها وقتی کار دستشان بيافتد زبان چه کسانی را می
خواهند ببرند.
مفهومی ندارد که همه باهم متحد بشوند، ما چطور میتوانيم بااين آبرو
باختگان که درغربت زبان می برند و سانسور می کنند متحد بشويم؟ هزار سال
سياه اگر در بدبختی هم بسر ببريم با پشت به ميهن کرده ها و مجاهدينی که
آقای ميبدی مرتب بزرگشان میکند يا باتوده ای ويا مذهبيونی که مثل مور و ملخ
راه افتادند و کسانی مثل خمينی را بغل کردند و به ايران آوردند بعد فرياد
کشيدند "انقلاب ما را دزديدند" نمی توانيم متحد بشويم... چه اتحادی اينها
قاتل پدران، فرزندان، جگر گوشگان و مادران ما هستند چطور می توانی با قاتل
پدرت اتحاد کنی؟؟
|
چطور يک کسی حاضر می شودبا قاتلين پدرش، يا کسانی که در آوردن
قاتلان بر سرکار همکاری داشته است اتحاد کند ويا با آنها سازمان و
تشکيلات درست کند. امروز در همين کانال تلويزيون پيام درحاليکه
آقای محمد جاسمی در برنامه خانم سوزی ياشار تبليغات می کرده تا الم
شنگه ای ديگر راه بياندازد و مدتی مشغوليت برای مردم فراهم کند بحق
مورد اعتراض کسانی قرار گرفته است که مدعی هستند نام و پروژه آنها
را بدون اجازه مورد استفاده قرار داده اند. اگر اينها در تلويزيون
پيام ويا در جاهای ديگر ريگی بکفششان نيست چرا دهان ها را می بندند
و
|
چرا درست در بحبوحه ای که ميرودوسائلی فراهم شود تا "رستاخيز ملی" پابگيرد
تشتت و پراکندگی راه می اندازند.
اينها نه برای بزرگ کردن نماد سه هزار ساله ايران بلکه برای بی
آبرو کردن و بی حيثيت کردن اين نماد که جايگزينی ندارد تلاش می کنند.
آقايانی همانند خبير، مجتهدی و خوانساری وکسانی که دنبال اين رديف مسائل
هستيد که دهان ما را ببنديد بدانند و آگاه باشند که ديگر اين دهان ها بسته
شدنی نيست… شما ها با اينکارتان محکوم به جرم بزرگی هستيد که خلغ آزادی
مردم نام دارد. شما دروغگويانی هستيد که با بستن دهان مردم می خواهيد اسب
تازی سوار شويد… ديگريا بايستی پياده شويد بامردم راه برويد يا بايستی کنار
بکشيد، ويا بمانيد و آبروی نداشته تان را ببنيد که شسته شده و ميرود.
دراين صورت شما و احمدی نژاد که درايران دهان و دست مردم را می
بندد چه تفاوتی داريد؟
روابط عمومی سازمان سربازان
و سربازان آئين پادشاهی 4 اکتبر 2007
|
|
Contact Us
|
Mrs. Shirin Neshat's
Special Projects Click here
|
اين
تار نما را به ياد پدرم، تيمسار سرلشکر علی نشاط، و ساير قهرمانان نيروهای
مسلح شاهنشاهی ايران و جانباختگان راه آزادی پيش کش نمودم
This site is dedicated to my father General Ali Neshat
commander of Imperial Iranian Guards, and to all of the other unsung
heroes of the Imperial Iranian Armed Forces who fell in the name of
Iran.
|
|
ا |
اين تارنما هديه ای است به جانباختگان نيرو های
مسلح
|
صدای شما وقتی شنيده می شود که بلند
و رسا باشد
|
|
پارسی
|